با من صنما دل یک دله کنمجنون شدهام از بهر خداسی پاره به کف در چله شدیای مطرب دل زان نغمه خوشای موسی ِ جان چوپان شدهای
|
|
گر سر ننهم آنگه گله کنزان زلف خوشت یک سلسله کنسی پاره منم ترک چله کناین مغز مرا پرمشغله کنبر طورُ برآ ترک گله کن
|
مولوی
با صدای استاد شجریان
ای مهربانتر از برگ در بوسه های باران
بیداری ستاره در چشم جویباران
آئینه نگاهت پیوند صبح و ساحل
لبخند گاهگاهت صبح ستاره باران
بازا که در هوایت خاموشی جنونم
فریادها برانگیخت از سنگ کوهساران
بیگانگی ز حد رفت ای آشنا مپرهیز
زین عاشق پشیمان سرخیل شرمساران
اول شدما .
هوایی شدم باز