leosama

و من آفریده شدم، وهمی بین خواستن و نخواستن !

leosama

و من آفریده شدم، وهمی بین خواستن و نخواستن !

There is NO response to paging


ترک کردن کسی که دوستش داری، خیلی شبیه ترک کردن چیزی است که بهش معتادی. از این نظر که وسوسه‏ی "فقط یه بار دیگه" همیشه با آدم است. تا دلت تنگ می‏شود، تا غصه‏ات می‏گیرد، تا فیلم عاشقانه می‏بینی، تا با کسی دعوایت می‏شود، تا مطلب غم‏انگیزی می‏خوانی، تا عکس‏هایتان را نگاه می‏کنی، تا موسیقی غم‏انگیزی می‏شنوی، تا، تا، تا.........، وسوسه می‏شوی بهش زنگ بزنی. فون‏بوک موبایلت را باز می‏کنی و زل می‏زنی به شماره‏های طرف و می‏دانی که نباید زنگ بزنی و می‏دانی هم که چقدر دلت می‏خواهد زنگ بزنی. موبایل را می‏گذاری زیر بالشی جایی که جلوی چشمت نباشد و خودت را به فیلمی، سریالی، فری‏سِلی، گودری، نوشتنی، کوفتی، چیزی مشغول می‏کنی و خطر می‏گذرد. فردا صبح که فکرش را می‏کنی که نزدیک بود زنگ بزنی، به خودت افتخار می‏کنی که تسلیم نشدی. مثل این معتادها که می‏گویند: من فلانی، 2 هفته است پاکم. ولی خب یک وقت‏هایی هم هست که مثلن خیلی مستی، یا فیلمش زیادی عاشقانه بوده، یا بیشتر از همیشه دلت بغل می‏خواهد، یا آهنگش خیلی غم‏انگیز بوده، یا خیلی دلت برای موهایش تنگ شده، یا خلاصه یک ضعفی برت غلبه کرده -خبر مرگت- که نمی‏توانی دیگر مقاومت کنی و مصرف می‏کنی. یعنی زنگ می‏زنی. بعد صبحش که بیدار می‏شوی، حالت از شنیدن صدایش هنوز خوب است و نشئه‏ای. ولی پیش خودت شرمنده‏ای که چرا کم آوردی. هی با خودت دعوا می‏کنی و فکت‏های منطقی می‏آوری که نباید مصرف کنی و حالا دیگر پاک نیستی و نمی‏توانی بگویی "وهم سبز هستم، یک معتاد، و یک ساله که پاکم" و شمع روی کیکی را فوت کنی و همه بگویند "سلام وهم سبز. تولدت مبارک". ولی دلت که این حرف‏ها حالیش نیست. برای خودش خجسته است که مصرف کرده. آره خلاصه. این جوری است که آدم می‏شود عضو انجمن معتادان گمنام. 

[+

نظرات 3 + ارسال نظر
حسین یکشنبه 12 مهر 1388 ساعت 09:37 ب.ظ http://ego-man.blogspot.com

آخ گفتی ... حالا فرض کن داری بلند بلند می خندی و همه چیزش از یادت رفته یک هو یکی اسمش را می آورد ..یا یهو یک عکس زیبایش را میان عکس های موبایلت میبینی..آخ این غمی که ناگهان تمام وجودم را فرا میگیرد...

پرنده تنها یکشنبه 12 مهر 1388 ساعت 10:38 ب.ظ http://parande-tanha.blogsky.com

ولی فعلا که روزنوشته ...

BOO BOO دوشنبه 18 آبان 1388 ساعت 08:16 ب.ظ

اعتیاد به چیزی که مال تو نیست و نخواهد شد و نمیخواهد که بشود خیلی بده.....

مال ؟! بهتره بگیم احساس مالکیت هم خیلی بده !

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد