leosama

و من آفریده شدم، وهمی بین خواستن و نخواستن !

leosama

و من آفریده شدم، وهمی بین خواستن و نخواستن !

تلخ و گَزَنده


شِکوه نکن رفیق. بعضی آدمها اینگونه‌اند: با احمق‌ها مهربانند!!
می‌دانی ... درد عجیبی دارد فهمیدن، هرچند اندک... آنها تو را احمق می‌خواهند! حتی اگر این میان هدفی را هم دنبال نکنند همین که احمق باشی برایشان کافی است. می‌فهمند که راحت‌اند، و حتی اطمینان پیدا می‌کنند که اگر مهره خوبی برای قرار گرفتن در کنارشان نباشی، عددی هم نیستی که در مقابلشان قرار بگیری. فقط سختی کار اینجاست که این دسته خوب تشخیص می‌دهند تو از کدام قماشی! حالا هی بیا خودت را بزن به کوچه علی‌چپ. سر که پایین بیندازی، سکوت هم که بکنی، گاس که نشنیده هم بگیری... باز تویی که سزاوار اتهاماتی هستی، هرچند نابه‌جا. البته نفهم هم که باشی دردی دوا نمی کند... باید احمق شوی، شاید قدری با تو مهربانتر شوند. مطمئناً نگاههای حماقت بارت را که ببینند دلشان غنج می‌رود برای این گوشهای بسته و شنوا. دوستت خواهند داشت و خود را مدیون تو می دانند برای ایجادِ اشتیاق ادامه دادنشان تا ناکجا آباد. حتی اگر ذره ای بفهمی احمق بودن سخت ترین کار دنیاست رفیق و چه بسا ضروری‌ترین...

من انـــــاری را، می‌کنم دانه، به دل می‌گویم:
خوب بود این مردم، دانه‌های دلشان پیدا بود.
می‌پرد در چشــــــمم آب انار: اشک می‌ریزم.
" سهراب سپهری "

پ.ن : برای همه آنهایی که سکوت را  برمی‌گزینند و جمعی را شکیبایی می کنن که هیچ تعلقی به آن ندارند. شاید مرهمی شود  برای جراحت ذهنی دردناک از حرف های تیز و برنده !

 

نظرات 3 + ارسال نظر
پیمان (هیچ کس در من نیست) پنج‌شنبه 19 اردیبهشت 1387 ساعت 10:36 ب.ظ http://tasafar.blogsky.com/

سلام ، سما خانوم
تو آسمانی و من ریشه در زمین دارم
همیشه فاصله ای هست،داد از این دارم
قبول کن که گذشته ست کار من از شک
که سالهاست به تنهایی ام یقین دارم
تو نیز دغدغه ات از دقایقت پیداست
مرا ببخش اگر چشم نکته بین دارم
بخوان و پاک کن و نام خویش را بنویس
-به دفتر غزلم – هر چه نقطه چین دارم
کسی هنوز عیار تو را نفهمیده است
منم که از تو به اشعار خود نگین دارم

موفق باشید پس نکته بینی لازم هست.

محمد رضا دانش جمعه 20 اردیبهشت 1387 ساعت 12:08 ب.ظ http://skyboy612.persianblog.ir

یک زمانی دست به کامنتم خیلی خوب بود ولی اینروزها وقت کنم یک دستی به سر و هیکل کافه فکستنی بکشم حد اعلای هنر را انجام داده ام .

راستی کامنت گذاشتن شرط نمیخواهد دختر ! لطف میخواهد که داری
دونقطه دی

مرجان سه‌شنبه 31 اردیبهشت 1387 ساعت 09:17 ق.ظ http://marjaneh.wordpress.com

سمای عزیز
وبلاگت رو نمیدونم از از کجا ولی تازه پیدا کردم و توی اولین گشت و گذار رسیدم به این پست که بدجور وصف حال این روزهای منه . گذاشتمش توی وبلاگم و البته با رفرانس به وبلاگت .
امیدوارم مشکلی نداشته باشی با این موضوع .

خوش باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد